آخرین مطالب
امکانات وب
یکی از رقبای فروشنده ی اصغر فرهادی در اسکار غیر انگلیسی زبان امسال است. شباهت سوژه ای با فروشنده دارد ، تجاوز ، اما محتوی و پیام متفاوت. Elle (او )با شروعی تکان دهنده همراه است، به زنی که نمیدانیم کیست به شکل وحشیانه و خشونت آمیزی توسط یک مرد ماسک به چهره ، تجاوز می شود . اما انگار با یک قربانی طرف نیستم ، زن خیلی راحت دوش می گیرد و شام سفارش می دهد ، به پلیس هم خبر نمی دهد ، خیلی خونسردتر و راحت تر از آنچه که انتظار داریم به نظر می رسد . رفته رفته با شخصیت زن ( میشل ) آشنا میشویم ، از کودکی و گذشته اش گرفته تا شغل و ارتباطش با همسر دوستش و همچنین اعضای خانواده اش ( مادرش ، پسرش و همسر سابقش).
ریشه رفتارهای میشل در کودکی اوست و اینکه پدرش یک قاتل زنجیره ای بوده و گویا خود میشل هم در جاهایی درگیر و همراه جنایات است. دنیای فیلم بسیار منزجر کننده است ، بچه دوست دختر وینست پدرش دوست وینست است ، میشل این را به پسرش می گویید اما وینتست قبول نمی کند. میشل به دوستش ( آنا) می گویید که با همسرش ( رابرت) س.ک.س داشته اما دوستش آنا شوکه نمی شود و کنار می آید. تنها شخصیت آرام و متین فیلم (ربکا) زن ایمان دار و مذهبی پاتریک است.
فیلم سکس را منفذ و راهی برای خالی کردن خشونت نشان می دهد. تجاوزگر ( پاتریک) بیمار روحی است اما میشل هم قربانی به نظر نمی رسد ، او از همین طریق یعنی محیا کردن فضای تجاوز برای پاتریک از او انتقام می گیرد و به هدفش که کشتن اوست می رسد و آن هم به وسیله پسرش وینست ، گویی با پاتریک بازی می کند همانطور که با رابرت بازی می کند .
فیلم پیچیدگی روابط جنسی را جسورانه نمایش می دهد و سوژه تجاوز گر و قربانی را در ذهن مخاطب از بین می برد . تجاوز و خیانت تِم فیلم است اما موضوع اصلی نیست، موضوع اصلی شخصیت پیچیده میشل است در برابر شخصیت های مرد ضعیف و به نظر شکست خورده. میشل در کار مدیری سخت و موفق است و طبیعت و ذات ظریف ندارد و می تواند با تجاوزگر به راحتی رو به رو شود و از خود دفاع کند و در نهایت حتی انتقام بگیرد .برعکس میشل فرزندش ، وینست ، در کار دست و پا چلفتی است و در روابط عشقی ضعیف و قربانی ، عاشق بچه ای است که پدرش نیست اما اصرار دارد که خودش را پدر او بداند. پاتریک ( همسایه تجاوزگر) در زندگی شخصی نرمال و مهربان و کم رو به نظر می رسد و ظاهر یک بیمار روانی تجاوزگر را ندارد اما برنده هم نیست و توسط میشل به بازی گرفته می شود و کشته می شود. ریچارد ( همسر سابق میشل ) نویسنده ای ناموفق است که نمی تواند رابطه عشقی جدیدش را حفظ کند. رابرت ( همسر آنا ) تحت کنترل میشل است و میشل هر گاه بخواهد برای رفع نیازهایش با او س.ک.س می کند.
شخصیت پردازی و قصه گویی فیلم عالی است ، ریتم فیلم در جایی هایی که لازم است تند است و در جاهایی که به شخصیت ها قوام میدهد کند و متناسب . مقایسه کنید شخصیت پردازی و ریتم فیلم را با فروشنده ، آغاز و پایان را ، روانکاوی شخصیت ها را ، بسیار عالی تر و حرفه ای تر است و شاید حتی قیاسش مع الفارق. چقدر با دیدن این فیلم، فضا و پرداخت فرهادی در فروشنده به نظرم حقیر آمد. بازی ها همینطور ، بازی شهاب حسینی کجا و بازی ایزابل هوپر در نقش میشل کجا ، سایر بازیگران به همین ترتیب . فیلم خشن و بی رحم است، هم در اجرا و هم در پیام و مثل فروشنده لوس و نونور و ژستی نیست.
نمی دانم چرا با دیدن این فیلم یه یاد فیلم آخرین تانگو در پاریس برتولوچی هم افتادم ، اما خوب elle بسیار جنجال برانگیز تر ، بی پرده تر و خشونت آمیز تر است ، شاید جهان همینقدر تغییر کرده و افسارگسیختگی جنسی بشر بیشتر شده ، تسلط غرایظ بر بشر بیستر شده و تعقل و اخلاق گرایی کمتر، نمی دانم. آنچه مشخص است زن در فیلم Elle بسیار متفاوت است و قربانی و ضعیف نیست.
دوست داشتنی ترین قسمت فیلم پایان فیلم در گورستان پر لاشز پاریس است ، فیلمساز حرف اصلیش را همین جا می زند ، همه مردها قربانی و از دور خارج شده اند، میشل و دوستش (آنا) خوشحال هستند و به ظاهر برنده و آماده برای زندگی با هم بدون مردان!
شخصیت میشل و تحلیل روانشناسیش کاری است مشکل، اینکه فیلم به ادعای بعضی ها پست فیمنیستی است نیز ساده نیست لذا به برخی گفته های بازیگر نقش میشلو تعاریف پست فمنیسم رجوع می کنم که ارتباط آن ها را بهتر درک کنیم. ایزابل هوپر بازیگر نقش میشل در مورد میشل اینگونه می گویید:
" میشل به نظرم یک زن مرموز نیست بلکه نا شناخته است .شخصیت میشل یک شخصیت پست فیمنیست است که رفتار و فضایش را خودش می سازد . او مطمئناً نمی خواهد یک قربانی باشد و حتی نمی خواهد کاریکاتور انتقام جویی باشد. شخصیت او در جایی دیگر است."1
وی همچنین اضافه می کند:
"برای من سخت است در مورد قصه یا شخصیت سخن بگویم. شخصیت میشل طوری است که من فکر میکنم قبلاً در تخیل وجود نداشته. این زن، زنی نیست که شما در حال راه رفتن در مترو ببینید، او یک نوع جدید از زن است و به همین دلیل دوست داشتم در این نقش ظاهر شوم و به آن واقعیت و زندگی دهم. میشل نتیجه یک جامعه شکست خورده مردان است، تمامی شخصیت های مرد فیلم شکست خورده و یا متوسط هستند. همسر او یک نویسنده ناموفق است که حتی میشل به او کمک می کند."2
پُست فیمنیسم مدعی است که صرفاً یک رویکرد درباره ی فمینیسم که بتواند همه ی زنان را در میان نژادها و طبقات متفاوت نمایندگی کند، وجود ندارد. در مغایرتِ آشکار با اهداف برابریِ جنسیتیِ موج دوم فمینیسم، پست فمینیست ها می گویند که برابری جنسیتی کم و بیش تحقق یافته است و زنان مدت هاست که قربانی نظم پدرسالاری نیستند. ناتاشا والتر می نویسد: «همه جا زنانی را می بینیم که آزادتر و قدرتمندتر از گذشته هستند» (والتر، 1:1999). اگرچه پست فمینیسم تلاشی نظری تلقی می شود، اما ریشه در درک و فهمی بسیار عامه پسند درباره ی «زنانِ در قدرت» دارد که به وسیله ی رسانه ها در دهه ی 1980 دامن زده می شد. بنابراین، پست فمینیسم دارای حیات دوگانه است: از یک طرف، نظریه ای درباره ی زنان معاصر در جوامع غربی و از طرف دیگر، معرِف چیزهای بامزه ای مثل مدونا، پوشش خاص زنان و... است(گمبل، 143:2001). پست فمینیسم گاهی اوقات اشاره ای است به «فمینیسم عامه پسند»، که برای رسانه ها و علایق عمومی جذاب است. پست فمینیسم همچنین درباره ارضا و برآورده ساختنِ نیازهای فرهنگ تجاریِ رایج و اصلی است: امروزه زنان جوان می توانند بین استفاده از مُد و قدرت، ارتباط برقرار کنند. به عبارتی، مد تداعی کننده ی قدرت است تا فقدان قدرت. در این بازنمایی های رسانه ای، زنان پست فمینیست برای اقتباس و احراز هویت های جدید تلاش می کردند. این زنانِ پست فمینیست، با کلیشه های فمینیستی یا زنانه منطبق نبودند (لفی، 115:2007)3
با خواندن سطور بالا می توان ارتباط بین شخصیت میشل و پست فیمنیسم را فهمید.
امتیاز من به فیلم : 8 از 10
______________________
1- http://www.indiewire.com/2016/11/isabelle-huppert-elle-feminism-almodovar-julieta-1201744611
2- http://www.indiewire.com/2016/10/elle-isabelle-huppert-controversial-film-rape-feminist-1201736901
3- http://rasekhoon.net/article/show/726835
یادداشت هایی آماتور از فیلم و سینما ...برچسب : نویسنده : aamateurfilmreviewsa بازدید : 259